شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ |۲۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 23, 2024
فیلم آباجان

حوزه/ در چهارمین روز جشنواره فیلم فجر، پنج فیلم در بخش های مختلف جشنواره سی و پنجم حضور داشتند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از برج میلاد «آباجان» ساخته هاتف علی مردانی بهترین اثری بود که شب گذشته روی پرده سینمای اهالی رسانه رفت. در این فیلم سینمایی، زندگی یک خانواده پرجمعیت در دهه شصت روایت می شود، اما این موضوع تنها بهانه ای بود تا کارگردان به آنچه در آن دهه می گذشت بپردازد. خواسته ای که در رسیدن به آن نیز تا حدودی به موفقیت دست یافته بود.

نکته جالب در این فیلم، نگاه جدید به مادرانی است که سالها در انتظار بازگشت فرزندشان از جبهه هستند با این تفاوت که در سال‌های قبل معمولا پیکر فرزند شهید شان به دست آنها می رسید، اما این بار همانند فیلم «بوی پیراهن یوسف» مادر فرزندش را زنده می یابد این در حالیست که همه به وی می گویند فرزندش شهید شده است.هاتف علی مردانی

در «آباجان» اشارات ظریفی به سبک زندگی در دهه شصت شده، چگونه خانواده ها در آن دوران به یکدیگر وابسته بودند، خواسته های هم را نیاز یکدیگر می دانستند و روابطی که در جامعه ترسیم شده بود بسیار ارزشمند بود، زیرا افراد حتی اگر یکدیگر را نمی شناختند، نسبت به هم احساس وظیفه می کردند و برای همین در سکانسی از فیلم ناظم مدرسه نسبت به بچه های مدرسه خود حساسیت دارد و سلامت آنها را در سلامت فرزند خود می داند.

اگر بخواهیم درباره بازیگری این فیلم  نیز اظهار نظر کنیم باید گفت، تمامی نقش ها به درستی شخصت پردازی شده بود، بویژه بازی که فاطمه معتمد آریا و سعید آقاخانی از خود ارئه دادند، تحسین برانگیز بود. در مورد گویش ها نیز لهجه به شکل خوبی در فیلم شنیده می شد و به هیچ وجه مصنوعی بودن آن مشخص نبود.

کارگردان این فیلم (هاتف علی مردانی) در نشست خبری «آباجان» عنوان کرد، فیلم ادای دین به همکلاسی های شهیدش در زمان کودکی و بمباران دوران جنگ است، این توجه نشان می دهد این فیلمساز از قلبش قصه ای را تعریف کرده و به هیچ وجه برای کسب منافع و مقاصد مالی نسبت به ساخت چنین اثری اقدام نکرده است .

به هر حال «آباجان» اثر خوبی است، حداقل توانست تا حدودی نظر منتقدان و اهالی رسانه را به سمت خود جذب کند، اما اگر این فیلم می خواهد در اکران عمومی موفق باشد حتما باید در تدوین مجدد ضرب آهنگ تند تری را برای خود برگزیند، زیرا شاید این شکل از روایت که در جشنواره شاهدش بودیم، برای مخاطب عام کسل کننده باشد.

*فراری!

فیلم دیگری که در این گزارش از آن می خواهم بگویم «فراری» نام دارد، فراری جدید ترین ساخته علیرضا داودنژاد کارگردان قدیمی سینماست در این فیلم نیز همانند کارهای گذشته اش سراغ موضوعی اجتماعی رفته، اما قبل از اینکه نقد خود را درباره این فیلم آغاز کنم، باید گفت: در چند سال اخیر معمولا بعد از بیست الی سی دقیقه از نمایش فیلم های داودنژاد، سالن را ترک می کردم، اما فراری توانست این بار مرا تا انتها بر روی صندلی نگاه دارد.

قصه فیلم در مورد دختر جوانی است که به امید عکس گرفتن با یک ماشین مدل فراری از یکی از شهرهای شمال به تهران می آید، اما این آمدن با خود اتفاقاتی به همراه دارد سبب جذاب تر شدن قصه می شود.

محسن تنابنده بازیگر اصلی این فیلمهاتف علی مردانی، یکی از ابزارهای بسیار مهم برای جذاب تر شدن این فیلم سینمایی است چون به واسطه گویش و مزه پراکنی های او، فیلم برخلاف کارهای قبلی داودنژاد شیرین است، اما وجود برخی شخصیت های اضافی در فیلم یک نقطه ضعف است.

*احترام به جانباز نه به هر قیمتی

برای مثال به شخصیت جانبازی اشاره می کنم به بی حرکت بر روی تختی قرار دارد و مادرش از او نگهداری می کند، این جانباز که دوست محسن تنابنده (قهرمان فیلم) است به نوعی به دو شخصیت اصلی فیلم کمک می کند که آنها در رسیدن به ماشین مورد نظرشان موفق باشند، اما این که چرا باید چنین شخصیتی در فیلم جا داده شود به هیچ وجه قابل قبول نیست،زیرا وجود آن ضرورتی نداشت. در ضمن نحوه نشان دادن یک جانباز در این فیلم پسندیده و مناسب نبود، هرچند مسلما چنین عزیزانی وجود دارند، اما نباید جانبازان سرافراز را در فیلم هایمان عاجز نشان دهیم.

اما اگر درباره کارگردان بخواهیم حرف بزنیم باید گفت: این فیلم حداقل در میان چهار فیلم اخیر علیرضا داودنژاد بهترین کیفیت را داراست، هر چند حرکت های دوربین در برخی مواقع زیاد بود، اما می توان نمره تقریبا خوبی به کارگردان فراری داد. مطلب پایانی این است نگاه کردن به معضلات در پس یک قصه اجتماعی، یکی از نیازهای ضروری سینما است، اما تا کی می خواهیم فیلم های اجتماعی خود را با پایانی تلخ به انتها برسانیم؟ آیا تنها این بهانه که تلخی می تواند، تاثیر گذارتر باشد باید دلیلی برای اذیت کردن تماشاگر باشد؟ برای همین بهتر است در کنار نشان دادن مشکلات، نقاط روشن را نیز نشان دهیم تا تماشاگر بداند چگونه می تواند راهی را پیش گیرد که به تباهی نرود.

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha